دنبال کننده ها

۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

ندا، کاش پیش ات بودم و در آخرین لحظه دستانت را میگرفتم


ندا، کاش پیش ات بودم و در آخرین لحظه دستانت را میگرفتم. خواهرم بی‌تو از زندگی‌ بیزار شدم. حتما تو هم بدون آزادی از زندگی‌ و دشمنان آزادی بیزار شده بودی. خواهرم وقتی‌ دستان نازت را میبینم که رو به ا سمان آخرین وداع را میکنی‌، دلم خون میشود. خواهرم تو با خونت جوانه‌های آزادی را آبیاری کردی. خواهرم قسم به آزادی اگر ذره‌ای از آرمانهای تو کوتاه بیایم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر