دنبال کننده ها

۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه

فیلم / مرد خوش صدا و شجاع در اتوبوس جلوی یک آخوند شعر می‌خواند

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=30733

مصطفی میر هاشمی فارغ التحصیل ازدانشکده هنرهای زیبا از دانشگاه تهران ،مردی بسیار دوست داشتنی که در تلویزیون هم برنامه اجرا کرده ولی بعلت سکته از گردونه روزگار حذف شده.ای کاش کمکی از دستمان برای این افراد بر می آمد

براي شما عاشقان اهل ادب مي خوانم، نه براي آناني كه داستان غم روايت مي كنند،‌ از دل و دنيا شكايت مي كنند، راه و چاه خويش را گم كرده اند، ديگران را هم هدايت مي كنند! قبل از شروع ترانه آن را معرفي مي كرد: شعر از حافظ،‌ در دستگاه شور و بازخواني ترانه اكبر گلپا. بعد اين آهنگ را خواند: من خسـتـه ایامم سـاقی تو آرامـم کن گمگشته ای در خویشم ساقی تو پیدایم کن با سـاغر شیـدایی سرمسـت و شیدایم کن محض خدا روزگار مشکن دگر سازم را کز رنج این خاموشی می گریم در خلـوت پنهانی از جان ما چه خواهی ای دست بیرحم زمونه تا کی به تیر ناحق می گیری قلـب ما نشونه محض خدا روزگار مشکن دگر سازم را ای ساقی آرامم کن دیوانه ام رامم کن من خسـتـه ایامم سـاقی تو آرامـم کن گمگشته ای در خویشم ساقی تو پیدایم کن با ساغر شیدایی سرمست و شیدایم کن سرمست و شیدایم کن.

۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه

موضوی انشاء: در سال جدید چه آرزوهایی دارید؟


آرزوهای من:

هیچ کس چیزی رو کورکورانه انتخاب نکند.

دین، سنت و فرهنگ نتواند دور انسانها دیوار بلندی بکشد که مانع آزاد اندیشی، رهایی، دگر اندیشی و در نهایت موجب اسارت و به بند کشیده شدن خلاقیت آنان شود.

فرهنگ عشق، محبت، همدردی و یاری رساندن به دیگران جایگزین فرهنگ شهادت، خرافات، سینه زنی برای قدرتمندان قاتل و متحجر شود و کسی در مقابل کسی یا چیزی جهت پرستش آن زانو نزند.

کسی نون به نرخ روز نخورد.

همه جا پر از انسانهای عاشق بشود که همیشه دست در دست هم و لب تو لب هم زمان آزاد خود را تو کتابخانه ها، بارها، سالهای کنسرت ، باشگاههای ورزشی و طبیعت بگذرانند.

هر آنچه برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم.

زندان وجود نداشته باشد.

مرز بین انسانها و کشورها برداشته شود.

کارخانهای اسلحه سازی بسته شوند.

کسی گرسنه نخوابد .

هیچ کسی حتا پدر و مادران هم دست روی بچه بلند نکنن و مثل یک انسان کامل با آنان بر خورد شود.

همه جا را خانه خود بدانیم و در حفظ محیط زیست کوشا باشیم.

همه از اعتماد به نفس بالای برخوردار باشن، نسبت به حقوق خود آگاه باشند و به کسی اجازه تجاوز به آن را ندهند.

هیچ کس نسبت به دیگری برتری نداشته باشد و همه از حقوق برابر بر خوردار باشند.

فکر میکنم اگه بیش از این ادامه بدم بزودی تبدیل به کتاب بشود و معلم عزیزم طبق معمول بزنه تو گوشم.

لطفآ شما هم آرزوهای خود رو اینجا بنویسین که بدونیم دردهای مشترکمون چی هستن تا بتونیم درمانی بیابیم.

اگه غلط عملی یا ادبی داره ببخشین:)
 
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم


فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد


من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم


نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم


چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش


که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم


صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز


بود کن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم

یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد


بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم


بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه


که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم

سخندانی و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز


بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم

نوروزتان پیروز و سال جدیدتان شاد و عاشقانه باد